گربه ی کیوت شهر 🍥

کاربر بلاگیکس کاربر بلاگیکس کاربر بلاگیکس · 1402/06/29 16:09 · خواندن 1 دقیقه

های پارت 8 دادم با اینکه اصلأ حمایت نمیکنید 😓برید ادامه ✨

------------------------

لاریسا 🍡

-----------------------

رفتم کتو برداشتم و خیلی گرم بود راحت میشد توش خوابید اما خوابم نمی‌برد با اینکه خیلی خشته بودم اما هیچی به هیچی... رسیدیم به فرودگاه و باید میرفتیم. ماشینو گذاشتیم تو هوایپما و کارت شناسایی اینارو نشون دادیم گذاشتن بریم.تو هوایپما ازمون پذیرایی کردن. خدمتکار هواپیما: چی میل دارید ؟ - من یه قهوه میخوام. تو چی لاریسا ؟ - منم یه کیک شکلاتی میخورم ممنون. رفت  برامون اورد خوشمزه بود اما کیکم یکم خشک بود. رسیدیم به به فرودگاه دیگه که باید اونجا از هواپیمای دیگه ای به یکی دیگه میرفتیم. بعدشم تا هواپیما حاضر بشه یه چند روزی تو هتل بغل فرودگاه بودیم... 

-------------------

آمه: خسته ام تخت خواب نداره ؟ - اره داره تو اون اتاقه. سمت چپ. رفتیم هردومون گرفتیم خوابیدیم و بعد صبح شد. آمه هم بیدار نمیشد و من نمیدونم دارم وقت تلف میکنم این بیدارشو نیست. دیگه بعد یه ربع بیخیال شدم گفتم برم صبحونه بخورم ولش کن بلاخره ساعت 10:52 بود که بیدارشد ... - چرا بیدارممم نکردییی؟ - خو خودت بیدارنشدی تقصیر من نیست 🙄 

الان صبحونه تموم میشهههه! برم زودد بگیرمم!- برو . رفت بگیره منم یکم رفتم ورزش کنم یکمم فیلم نگاه کردم ، با گربه بازی کردم و احساس کردم که گربم خستس....

خب تموم شد با اینکه حمایت نکردید پارت دادم 😓 لطفاً حمایت کنید 😟